امروز یه کتاب کوچک و دم دستی رو برداشتم ، شروع کردم به ورق زدن کمی از روش که خوندم خوشم اومد .
کتاب شامل متن های کوتاه پند آموز و قشنگ بود . میشه گفت از این کتاب های جیبی کوچک که این روزها خیلی مرسوم شدند بود
می دونید که این کتاب ها معمولا از حق چاپ برای ناشر و گاه مولف برخوردارند ولی من تعدادی متن دیدم که به نام ناشناس در این کتاب آمده بود تصور میکنم این ها مشکلی برای نقل قول در اینجا نداشته باشند چون اونها خودشون ظاهرا از منابع غیر معتبر اونها رو تهیه کرده بودند و من بد ندیدم که اون رو اینجا براتون بنویسم چون خیلی قشنگ بود در ضمن این رو هم بگم که من خیلی از کتاب ها رو میبینم که از روی نسخه های غیر ایرانی کپی برداری می کنند و بدون اینکه از حقوق مولفین و ناشرینشون در خارج از کشور هیچ اطلاعی داشته باشند ، بعد خودشون روی اونها درج میکنند که حق چاپ و تکثیر محفوظ ( خیلی مضحکه نه ؟ ! )
.................
تصور کنید بانکی دارید که هر روز صبح در اون ۸۶۴۰۰ تومان به حساب شما واریز می شود و تا آخر شب فرصت دارید تا همه ی پول ها را خرج کنید ، چون اخر وقت حساب خود به خود خالی می شود .
در این صورت شما چه خواهید کرد ؟ البته که سعی می کنید تا آخرین ریال آن را خرج کنید
هر کدام از ما چنین بانکب داریم ، منظور بانک زمان است
هر روز صبح در بانک زمان شما ۸۶۴۰۰ ثانیه اعتبار ریخته می شود و آخر شب این اعتبار به پایان می رسد . هیچ برگشتی وجود ندارد و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود .
ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده می داند
ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند
ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار یک معشوق را می کشد
ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده
و ارزش یک ثانیه را آن که از تصادفی مرگبار جان به در برده می داند
هر لحظه گنج بزرگی است ، گنجتان را مفت از دست ندهید
و باز به خاطر بیاورید که زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند
دیروز به تاریخ پیوست
فردا معما است
و امروز هدیه است
پس قدرش را بدانید
کتاب شامل متن های کوتاه پند آموز و قشنگ بود . میشه گفت از این کتاب های جیبی کوچک که این روزها خیلی مرسوم شدند بود
می دونید که این کتاب ها معمولا از حق چاپ برای ناشر و گاه مولف برخوردارند ولی من تعدادی متن دیدم که به نام ناشناس در این کتاب آمده بود تصور میکنم این ها مشکلی برای نقل قول در اینجا نداشته باشند چون اونها خودشون ظاهرا از منابع غیر معتبر اونها رو تهیه کرده بودند و من بد ندیدم که اون رو اینجا براتون بنویسم چون خیلی قشنگ بود در ضمن این رو هم بگم که من خیلی از کتاب ها رو میبینم که از روی نسخه های غیر ایرانی کپی برداری می کنند و بدون اینکه از حقوق مولفین و ناشرینشون در خارج از کشور هیچ اطلاعی داشته باشند ، بعد خودشون روی اونها درج میکنند که حق چاپ و تکثیر محفوظ ( خیلی مضحکه نه ؟ ! )
.................
تصور کنید بانکی دارید که هر روز صبح در اون ۸۶۴۰۰ تومان به حساب شما واریز می شود و تا آخر شب فرصت دارید تا همه ی پول ها را خرج کنید ، چون اخر وقت حساب خود به خود خالی می شود .
در این صورت شما چه خواهید کرد ؟ البته که سعی می کنید تا آخرین ریال آن را خرج کنید
هر کدام از ما چنین بانکب داریم ، منظور بانک زمان است
هر روز صبح در بانک زمان شما ۸۶۴۰۰ ثانیه اعتبار ریخته می شود و آخر شب این اعتبار به پایان می رسد . هیچ برگشتی وجود ندارد و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود .
ارزش یک سال را دانش آموزی که مردود شده می داند
ارزش یک هفته را سردبیر یک هفته نامه می داند
ارزش یک ساعت را عاشقی که انتظار یک معشوق را می کشد
ارزش یک دقیقه را شخصی که از قطار جا مانده
و ارزش یک ثانیه را آن که از تصادفی مرگبار جان به در برده می داند
هر لحظه گنج بزرگی است ، گنجتان را مفت از دست ندهید
و باز به خاطر بیاورید که زمان به خاطر هیچ کس منتظر نمی ماند
دیروز به تاریخ پیوست
فردا معما است
و امروز هدیه است
پس قدرش را بدانید
1 comment:
با سلام
یکی از بهترین و زیبا ترین جمله هایی بود که تو این چند هفته یا حتی میشه گفت در سال جدید شنیدم
ممنون اقای کشاف
به امید اینکه همه از وقتشون درست استفاده کنند
Post a Comment