Thursday, October 31, 2013

تجربه‌ی نخست :: پیاده‌رَوی در جاده و خیابان

همیشه وقتی به مردمی که در خیابان یا جاده در حال پیاده روی هستند نگاه می‌کنم این سوال برام پیش میاد که آیا این‌ها هیچ توجه‌ای به اینکه در مسیر صحیح حرکت می‌کنند یا نه دارند؟! آیا تا به حال به این فکر کرده‌اند که وقتی در حال پیاده روی در خیابان هستیم چه خطراتی ممکنه ما رو تهدید کنه؟! راستش از اونچه به چشم میشه دید بر میاد که پاسخ این سوال در بیشتر موارد، منفی است! به این معنی که اگر چنین سوالی از فردی که در حال پیاده‌روی در یک خیابان دو طرفه است بکنید ممکن است به شما بخندد :) اما واقعیت همیشه اونطور که به نظر میاد نیست و تجربه نشون داده اگر در انتخاب مسیر درست برای پیاده روی در خیابان و جاده/بزرگراه‌ها دقت لازم را به خرج ندهیم خطر در کمین ما است.
من به دفعات در حال رانندگی در جاده‌ها دیده‌ام که عابرین پیاده در مسیر حرکت ماشین‌ها (پشت به ماشین) حرکت می‌کنند و هیچ گونه‌ توجه‌ای به ماشین‌هایی که از پشت به‌ آنها نزدیک می‌شوند و به سرعت باد از کنارشان رد می‌شوند ندارند! خیلی از عابرین نمی‌دانند/توجه نمی کنند که مسیر حرکت عابر پیاده دقیقن خلاف جهت حرکت وسایل نقلیه‌ است. ماشین، دوچرخه، موتور اینها همه در یک مسیر حرکت می‌کنند اما من وقتی پیاده باشم به سمت مخالف رفته و مشخصا در خلاف جهت ماشین‌ها پیاده‌روی می‌کنم. چرا؟ 
توی دوران کودکی من و برادر بزرگم به همراه پدرمان در یکی از خیابان‌های تهران در حال قدم زدن بودیم (در راه خونه‌ی یکی بستگان ) چیز زیادی یادم نیست اما فکر می‌کنم غرق در اوالم کودکی‌مان بودیم که ناگهان پدرم دست هر دوی ما رو گرفت همونطور که ما رو به دنبال خودش می‌کشید فریاد می‌زد که بدوید بدوید... و ما رو کشان کشان به داخل نزدیکٰترین کوچه هدایت کرد. بعد از آن ما صدای یک ترمز شدید و برخورد یک یا چند جسم آهنی به هم رو شنیدیم! جریان چه بود؟ از کوچه که اومدیم بیرون متوجه شدیم ماجرا از چه قرار بوده؛ ماشینی که از روبرو می‌اومد ترمز بریده و کنترل ماشین از دست راننده خارج شده بود، ماشین همینطور که زیگ‌زاگ می‌اومد با سرعت بسیار زیاد به سمت پیاده‌رو و ما نزدیک می‌شد. پدرم خوب موقعی متوجه شد و عکس‌العمل به موقعی هم نشون داد. اگر اون موقع ما در مسیر خلاف جهت حرکت ماشین‌ها حرکت نمی‌کردیم! و اگر به موقع نمی‌تونستیم خودمون رو به داخل کوچه برسونیم بی تردید ماشین با ما برخورد می‌کرد. اون روز به خیر گذشت چون ماشین دقیقن با یه خط ترمز بلند مسیری رو که ما روش حرکت می‌کردیم رو طی کرد تا با برخورد با دیوار و چند اتومبیل متوقف شد. و همون روز بود که پدرم این پند و تجربه رو به ما منتقل کرد؛ گفت هیچ وقت پشت به ماشین های در حال عبور حرکت نکنید، همیشه طوری پیاده‌روی کنید که ماشین‌ها از روبرو به شما نزدیک بشن نه از پشت! این موقعیت به شما اجازه می‌ده که خیلی از اتفاق‌های ناگهانی رو پیش از اینکه دیر بشه ببینید و فرصت کافی برای یک عکس‌العمل به موقع و مناسب داشته باشید.
اگه شما هم از اون دسته از افراد بودید که تا امروز از این منظر به این مسئله نگاه نکرده بودید می تونید امتحان کنید اگر سرنشین اتومبیل یا راننده هستید در خیابان، جاده و بزرگراه دقت کنید، ببینید وقتی به یک عابر پیاده که پشت به شما و در مسیر حرکت شما در حال پیاده‌روی است نزدیک می‌شوید چقدر متوجه نزدیک شدن شما است؟ یا اگر خدای ناکرده در اثر یک اتفاق به او نزدیک شوید او چقدر فرصت خواهد داشت که خود را از این مهلکه نجات دهد؟ و همینطور به افرادی که از روبرو می‌آیند( در مسیر شما و در خلاف جهت حرکت شما). امیدوارم هیچ وقت هیچ اتفاق بدی براتون رقم نخوره اما اگر ناخواسته در یک شرایط اینچنینی قرار گرفتید امیدوارم که شما از اوندسته از افراد باشید که در موقعیت و مسیر درست حرکت می‌کنید و پیش از اونکه دیر بشه متوجه خطری که شما رو تهدید می‌کنه بشید.
همیشه تندرست باشید :)

Thursday, July 11, 2013

دوستانت رو از بین بهترین‌ها انتخاب کن

همیشه اونایی که دمِ‌دست و بهت نزدیک‌اند دوستای واقعی‌ نیستند! آدما رو در زمان و مکان‌های مختلف باید ببینی تا با چهره‌ی واقعی‌شون آشنا بشی و این فقط به گذشت زمان نیاز داره. اطرافیان هر قدر برات بی اهمیت باشند در یک اجتماع انسانی باید حریم متقابل بین خودت و اونها رو طوری تعریف کنی که به جایگاه اجتماعی‌ات به عنوان یک انسان آسیب نرسه! یعنی چه؟ به این معنی که نمیشه بِگی من هر چه می‌کنم به هیچ کس ربطی نداره! برای روابط انسانی نقطه‌ی صفر تعریف کردن یعنی به استقبال شکست، زوال و مرگ تدریجی رفتن. مثال روشن بزنم؟ نمیشه من بگم من معتادم و دائم‌الخمر اما به هیچ کس ریطی نداره! دوستانت رو از بین بهترین‌ها انتخاب کن که مردم هر چند همیشه نه! اما همین‌قدر که گاهی بدرستی در موردت قضاوت می‌کنند آن قضاوت مایه‌ی فخر‌ِ تو باشد نه ننگ. 
دشمن دانا بلندت می‌کند ... بر زمینت می‌زند نادان دوست

Wednesday, July 3, 2013

بخش‌هایی از مصاحبه‌ی حسن روحانی با مجله‌ی چلچراغ

بخش‌هایی کوتاه از مصاحبه‌ی حسن روحانی رئیس جمهور متنخبِ یازدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری  با مجله‌ی چلچراغ در دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲ رو که به نظرم جالب‌اند رو اینجا بازنویسی می‌کنم تا ببینم بعد چقدر بهشون نزدیک می‌شیم و یا چقدر از شون دور!


برخوردی که این سال‌ها با جوان‌ها می‌شود، مثل محدودیت‌های حضور و نشاط اجتماعی، گشت ارشاد و امثالهم چقدر با ایده‌آل شما از جمهوری اسلامی سازگار است و چقدر خلاف آن آرمان‌هاست؟ و شما با این موضوع چه خواهید کرد؟
  • من قطعا با این برخوردها مخالفم. این‌ها حاصل همان قرائت و برداشت خاص از اسلام و قانون اساسی است
  • به نظرم، عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سؤال نمی‌رود. قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند، ولی آیا انسان‌های عفیفی نبودند؟ من هشدار می‌دهم که حجاب را عین عفاف ندانیم. به نظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند. عفت شاخص‌های زیادی دارد. کما این‌که می‌توان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند (چه مرد و چه زن) ولی اصول عفت را رعایت نمی‌کنند
  • عده‌ای فکر می‌کنند اگر جوانان با هم کوه بروند، در یک مراسم شادی شرکت کنند، یا در خیابان با هم قدم بزنند، عفت جامعه خدشه‌دار می‌شود. اما واقعیت این است که عفت را چیزهای مهم‌تری تهدید می‌کند. برخی از برخوردها هم ناشی از نگاه پلیسی و امنیتی به جامعه است، نگاهی که همه چیز را سیاسی می‌بیند. در حالی که اجازه دادن به برگزاری برخی مراسم، شدت کنش و دیدگاه سیاسی را کاهش می‌دهد
 این روزها وضعیت دانشگاه‌ها چندان رو به راه و قابل دفاع نیست. تفکیک جنسیتی دانشجویان، دانشجویان ستاره‌دار به دلایل سیاسی و امثالهم. شما برای بازگرداندن فضای دانشگاه‌ها به نشاط و شادابی چه نگاهی دارید؟

دانشگاه برای رشد به استقلال آکادمیک نیاز دارد. یعنی رئیس دانشگاه منتخب اعضای دانشگاه و طبق روال مشخصی باشد. در چنین دانشگاهی، که رویه‌ای دموکراتیک بر انتخاب مدیرانش حاکم باشد، کادر مدیریت دانشگاه زیر بار اقداماتی خلاف منطق آزادی و استقلال علمی نمی‌رود. ما در دولت اصلاحات تجربه آزاد گذاشتن دانشگاه‌ها را داریم آن بخش از ضرباتی که به دانشگاه خورد هم نتیجه لجاجت‌ها و تنگ‌نظری‌های جریان اقتدارگرا بود

اصولا چقدر به تفکیک جنسیتی در عرصه‌های مختلف اجتماعی اعتقاد دارید؟
  • به هیچ عنوان دنبال تفکیک جنسیتی نیستم. هیچ جامعه‌ای در طول تاریخ نتوانسته است تفکیک جنسیتی کند، در جامعه پیچیده و پر از ارتباطات امروز نیز تفکیک جنسیتی هیچ کاربردی ندارد.

این سال‌ها بسیاری از جوانان هیچ امید و آینده‌ای را برای خود متصور نیستند و از همین رو به شدت موج مهاجرت به آن سوی مرزها (حتی بدون هدف‌های تحصیلی) رو به گسترش است. در این مورد چه باید کرد؟
  • مشکل ما این است که امید را از افراد گرفته‌ایم. آن که 100 تومان سرمایه دارد و می‌داند روند جاری او را به 150 تومان می‌رساند، خیلی شادتر از کسی است که 1000 تومان سرمایه دارد و می‌داند روند جاری او را به 500 تومان می‌رساند. اولی وضعیت هند و دومی وضعیت ماست. ما باید با نجات اقتصادی، اصلاح سیاست‌ها و تغییر دیدگاهمان به جهان و اداره کشور، وضعیت اول را حاکم کنیم و در این صورت احساس اثربخشی نخبگان افزایش می‌یابد
  • وقتی هر اهل فکری را از دانشگاه بیرون کنیم، هر صنعتگر صاحب‌فکر و ایده‌ای را از اعتبارات محروم کنیم، و دانشجو را ستاره‌دار کنیم، وضعمان روز به روز بدتر می‌شود.
 شما فضای مجازی و اینترنت را تهدید می‌دانید؟ شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک چطور؟ چه نظری در مورد فیلترینگ گسترده اینترنت دارید؟
  • فضاهای مجازی ابزارند، و هر ابزاری می‌تواند تهدید یا فرصت باشد. داروها برای درمان بیماری ساخته می‌شوند ولی می‌شود با آن‌ها خودکشی هم کرد. این ابزارهای در ضمن ناگزیر هم هستند. من یادم می‌آید که حتی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی هم شبکه‌هایی مثل فیس‌بوک را پدیده‌های مبارکی خوانده بودند. واقعا هم همین‌ گونه است. در همه تاریخ، به نظر من از ابزارها بیشتر استفاده مثبت شده تا استفاده منفی
  • در نظر داشته باشید که خیلی از اقدامات علیه آزادی فضای مجازی که توسط افراد و نهادهای خاص صورت می‌گیرد، مقاصد خیرخواهانه ندارد. یعنی خیلی هم دلشان به حال اخلاق عمومی یا تهدیدهای این فضاها علیه جوانان نسوخته است. مقاصد سیاسی دارد
  • از آزادی موجود در این فضاها می‌ترسند
  • دنبال محدود کردن اخبار هستند، و این محدود کردن‌ها هم جواب نمی‌دهد
  • کاش طرفداران فیلتر کردن توضیح می‌دادند که در محدود کردن دسترسی مردم به کدام خبر موفق بوده‌اند؟ کدام خبر مهمی در چند سال اخیر وجود داشته که فیلترینگ باعث عدم دسترسی مردم به آن شده است؟
  • این اقدامات حتی مانع دسترسی به سایت‌های غیراخلاقی هم نشده است
  • فیلترینگ گسترده جز این‌که دیوار بی‌اعتمادی میان مردم و دولت را بیشتر می‌کند و به اقتصاد ما ضربه می‌زند، خاصیت دیگری ندارد و مانع توسعه کاربری‌های مثبت اینترنت در ایران می‌شود.
وقتی عنوان «ایران» را می‌شنوید، چه حسی به شما دست می‌دهد؟ به نظر شما نمادهای غرور ملی و فرهنگ و تمدن ایرانی را چگونه می‌توان زنده نگه داشت؟
  • مدتی است می‌بینم و از دوستان هم شنیده‌ام که در مراسم مختلف، حتی مراسم عروسی، سرود «ای ایران» خوانده می‌شود. حس من موقع شنیدن کلمه ایران، مانند حس همان آدم‌هایی است که در یک حرکت جمعی هماهنگ نشده، خواندن و شنیدن سرود «ای ایران» را دوست دارند. حس غریبی است، مثل این‌که یک‌باره چند میلیون ایرانی به فکر مظلومیت وطن افتاده‌اند و از آن‌چه بر سرش می‌آید ناراضی‌اند. گویی غرور و افتخار را طلب می‌کنند.
  • نمادهای غرور ملی و فرهنگ ایرانی را باید از دست تخریب‌ها دور داشت
  • اگر این‌ها بناهای معماری هستند، باید حفظ کرد. اگر دانش و ادبیات است، باید آموخت و گسترش داد. و باید به یاد داشت که سرمایه غرور و فرهنگ یک ملت اگر به شیوه درست استفاده شود، هر قدر بیشتر استفاده شود، زاینده‌تر و اثربخش‌تر می‌شوند

آقای روحانی شما چقدر ماهواره نگاه می‌کنید؟ کدام کانال‌ها را؟ نیامده‌اند دیش و رسیور شما را جمع کنند؟ لطفا بگویید چرا جوان‌ها با تلویزیون جمهوری اسلامی قهرند؟ چه باید کرد؟
  • مقامات سیاسی و بالاخص آن‌ها که در حوزه تصمیم‌گیری‌های استراتژیک هستند، به ماهواره‌ها دسترسی دارن
  • من به این شبکه‌ها دسترسی دارم و به دلیل سمت من در مرکز تحقیقات استراتژیک، ضروری است به آن‌ها دسترسی داشته باشم. کسی هم تاکنون نیامده است دیش و رسیور ما را جمع کند
  • من به‌طور کلی مخالفت با شیوه‌های خشن برخورد با استفاده‌کنندگان از ماهواره را اعلام کرده‌ام و معتقدم در عصر انقلاب دیجیتال، نمی‌توان در قرنطینه زندگی و حکومت کرد
  • بخش زیادی از جوانان ما با صدا و سیما قهر کرده‌اند، چون صداقت، اخلاق و عدالت را آن‌چنان که شایسته است در آن ندیده‌اند. هر رسانه‌ای باید به نیاز مردم پاسخ دهد، و یکی از مهم‌ترین نیازهای مردم، نیاز به خبر و اطلاعات شفاف درباره مهم‌ترین موضوعات است
  • وقتی سهم اخبار خارجی بیشتر از اخبار داخلی است، وقتی تولد یک خرس پاندا در فلان باغ وحش چین پوشش داده می‌شود اما از اعتراض کارگران به شش ماه پرداخت نشدن حقوقشان خبری در تلویزیون ما گفته نمی‌شود
  • وقتی تمام اسطوره‌های فرهنگ و هنر که اندکی صدای منتقد دارند در تلویزیون ما سهمی ندارند
  • وقتی چهره‌های سیاسی بزرگ مثل آقایان هاشمی و خاتمی، و گروه‌های سیاسی منتقد از تلویزیون حذف می‌شوند
  • بدیهی است که مردم و نه فقط جوانان با تلویزیون قهر می‌کنند

۸- چقدر اهل تماشای فوتبال هستید؟ رنگ تیم محبوب شما چیست؟ آبی، قرمز یا رنگ دیگر؟
  • باور کنید سمت مدیریت داشتن در شورای عالی امنیت ملی، یا ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن، وقت چندانی برای فوتبال دیدن باقی نمی‌گذارد
  • آبی و قرمز نیستم
  • در عرصه فوتبال بیش از همه از برنامه «نود» خوشم می‌آید
  • قدرت تاثیرگذار آزادی بیان و قدرت نقد کردن را می‌شود در آن برنامه دید
  • آیا شنیده‌اید که مردم با برنامه «نود» قهر کرده باشند؟
  • الگوی برنامه «نود» می‌تواند برای کل جامعه ما درس‌آموز باشد. مسئله این است که برنامه «نود» داشتن، و ایجاد شخصیت‌هایی مثل عادل فردوسی‌پور به نفع خیلی‌ها نیست. فرض کنید یک برنامه «نود» اقتصادی داشته باشیم، آن وقت خیلی‌ها باید پست‌های خود را رها کنند و این به نفعشان نیست.
آقای دكتر، در پاسخ بسیاری از این پرسش‌ها، شما پاسخ‌های خیلی خوبی دادید. برای این‌که این‌ها تعبیر به وعده نشود مثل آن‌هایی که آمدند و گفتند موی جوان‌ها مسئله ما نیست ولی بعد بگیر و ببند و تفکیک جنسیتی و گشت ارشاد را راه انداختند و گفتند پول نفت را سر سفره مردم می‌آوریم و گرانی و تورم 50 درصدی را به گردن مردم گذاشتند. برای جوان‌ها چه تضمینی وجود دارد که این گفتههای خوب و خوشایند توسط شما عملی شود؟
تضمین ما چند چیز است:
  1. به منافع ملت ایران پای‌بند بودم که پرونده هسته‌ای به شورای امنیت نرود و سایه جنگ و تحریم روی کشور نیفتد، و تا زمانی که مسئولیت داشتم این کار را انجام دادم. بدون هیاهو هم این کار را انجام دادیم.
  2. مردم باید سیاست‌مداران را نقد کنند و با استفاده از حقوق خود در مطبوعات، انجمن‌های سیاسی و حرفه‌ای به آن‌ها فشار وارد کنند که در راستای خواسته‌های مردم حرکت کنند. ما به مردم این آزادی‌ها را خواهیم داد تا بتوانند خواسته‌های خود را بیان کنند. در دوران آقای خاتمی هم این کار را از طریق دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام می‌دادیم. آن‌جا هم که موفق نشدیم آزادی‌ها را تضمین کنیم، کارشکنی کسانی بود که جوانان خودشان می‌دانند.
  3. یک تضمین هم خود جوانان هستند که نباید ناامید شوند و با تمام قوا و از همه روش‌های مسالمت‌آمیز و قانونی حق خودشان را طلب کنند.
  4. من برنامه‌ای برای اداره کشور دارم که به شکل خلاصه آن تدوین و منتشر شده است. همین برنامه را از ستادها بگیرند و اگر من رئیس جمهور ایشان شدم، آن را به طرق مختلف یادآوری کنند و از بدنه اجرایی کشور تحقق آن‌ها را طلب کنند.

Monday, May 27, 2013

Parsix GNU/Linux 5.0-TEST-1

سر انجام حاضر شد! سیستم عامل پارسیکس گنو/لینوکس ۵ نسخه‌ی تست ۱ منتشر شد. برای دریافت اطلاعات بیشتر به http://www.parsix.org/wiki/News مراجعه نمایید

Its finally here! Parsix GNU/Linux 5.0-TEST-1 has been released. For more information see http://www.parsix.org/wiki/News

Tuesday, March 26, 2013

سال ۹۲ با T-shirt پارسیکس

 درود به همه‌ي عزیزان و با آرزوی سالی سراسر کامیابی و تندرستی برای همه‌
چندی قبل به آقای توکلی مدیر فروشگاه گنو/لینوکسی سی‌تو پیشنهاد دادم که دو تی‌شرت با محتوای مربوط به پارسیکس تهیه کنیم طرح‌ها رو آماده کردم و ایشون هم زحمت کشیده و به صورت سفارشی اون‌ها رو برای من آماده کردند این یکی رو تا الان ازش استفاده نکرده بودم که امسال تصمیم گرفتم یپوشم و ... این شما و این تیشرت/T-shirt پارسیکس گنو/لینوکس سیستم عامل محبوب ایرانی برای ایرانیان ;)
این رو که پوشیدم به ذهنم رسید یه عکس یادگاری باهاش بگیرم و حالا که بازار مسابقه‌ی اینترنتی فروشگاه سی‌تو هم داغه چرا یه مسابقه با موضوع پارسیکس نداشته باشیم :) موضوع مسابقه هم "انتخاب بهترین طرح تی‌شرت برای سیستم عامل پارسیکس گنو/لینوکس" باشه و به ۲ نفر اول مسابقه هم که طرح‌شون از بین طرح‌های بهتر، بهترین شده‌اند جایزه بدیم. فکر جایزه رو هم کردم و همین جا اعلام می‌کنم که جایزه دو نفر اول یک تی‌شرت رایگان به همون طرحی که خودشون ارائه کردند و رتبه برتر رو کسب کرده، باشه. در ضمن هزینه‌ی دو جایزه اول رو هم بنده به عهده می‌گیرم ;)
اگر موافقید لطفن پیشنهادات خودتون رو هم مطرح کنید تا کار رو با هم شروع کنیم
شاد و پیروز باشید